English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1337 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
putts U ضربه برای انداختن به سوراخ
putted U ضربه برای انداختن به سوراخ
putt U ضربه برای انداختن به سوراخ
kickable U اسان برای ضربه زدن با پا
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
addresses U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
address آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
addressed U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
approaches U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
rugby point U 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
webbing U نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
chop U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
scalper U پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
chopped U ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled up U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
quick kick U کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
doubled U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
lay up U ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
teeing U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
chop U کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chopped U کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
overstriking U توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
exit U خروج
egress U خروج
emission U خروج
propulsion U خروج
exodus U خروج
leakage or breakage U خروج
exhausts U خروج
exhaust U خروج
exits U خروج
emissions U خروج
prolapsus U خروج
egression U خروج
emersion U خروج
outgo U خروج
spurted U خروج ناگهانی
work function U انرژی خروج
spurting U خروج ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
ejaculated U خروج منی
light spill U خروج نور
eccentricities U خروج از مرکزیت
spurt U خروج ناگهانی
outlet U مجرای خروج
defecation U خروج مدفوع
debouchment U خروج ازتنگنا
debouch U راه خروج
exhaust valve U شیر خروج
spermatism U خروج منی
exhaust velosity U سرعت خروج
prolapse of the uterus U خروج سیبک
exit point U نقطه خروج
eccentricities U خروج از مرکز
order off the field U حکم خروج
order off U حکم خروج
out flow of capital U خروج سرمایه
log off U خروج از سیستم
log out U خروج از سیستم
logout U خروج از سیستم
transpiration U خروج نفوذ
capital outflow U خروج سرمایه
eccentricity U خروج از مرکز
angle of emergence U زاویه خروج
ejaculates U خروج منی
ejaculating U خروج منی
eccentricity U خروج از مرکزیت
ejaculate U خروج منی
dump valve U شیر خروج
blow out U خروج ناگهانی
outlets U مجرای خروج
emergency exit U در خروج اضطراری
ingress and egress U دخول و خروج
exeat U اجازهء خروج
outage U راه خروج
emergency exit U خروج اضطراری
electron affinity U انرژی خروج
emission U صدور خروج
emissions U صدور خروج
outages U راه خروج
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
shells U برنامه خروج موقت
out flow of labor U خروج نیروی کار
exophthalmos U خروج تخم چشم
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
inner work function U انرژی خروج درونی
outer work function U انرژی خروج بیرونی
gas tight U مانع خروج گاز
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
exhaust U تخلیه کردن خروج
exhausts U خروج گاز یابخار
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
exhausts U تخلیه کردن خروج
shell U برنامه خروج موقت
fifo U خروج به ترتیب ورود
exhaust U خروج گاز یابخار
shelling U برنامه خروج موقت
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
steam tight U مانع خروج بخار
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
obturator U الات مانع خروج گاز
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
gangway U محل ورود و خروج از ناو
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
gangways U محل ورود و خروج از ناو
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
spermatorrhoea U خروج منی بدون اراده احتلام
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
i/o U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
marketing U بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
timeout U 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence U اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
mediastinal emphsema U اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron U دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in U ناتوانی موج سوار در خروج از موج
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com